7
سلام دختر نازم ببخشید که پست 7 ماهگیتو با 2 ماه تاخیر میزارم مامانی
بزار به حساب دست تنها بودنم و کلی کار که به خاطر شیطنتای شما خوشگل خانوم که نمیرسم به موقع انجام بدم . خوب اینم از عواقب مادر شدنه که سوای تمام بی نظمیاش که کم هم نیست خیلی خیلی شیرینه و دلچسب
عزیز دل مامان شما 7 ماهگیت رو با واکسن و تب و یه سرماخوردگیه مختصر شروع کردی و به جز 4 روز اولش که خیلی هم سخت بود بقیه ی این ماه رو حسابی آتیش سوزوندی و کما فی سابق دلبری کردی و دل همه رو بردی اون دور دورا
غذا خوردن رو شروع کردیم با کمک مامان من و شما همه چی دوست داری غیر از فرنی . آب گوشت و میوه خیلی دوست داری و بقیه غذاهارو به تدریج به رژیم غذاییت اضافه کردیم اما چندان میلی نشون نمیدی و همچنان فقط آب گوشت دوست داری و دیزی خور شدی حسااااااااااااابی
زرده تخم مرغ هم به اندازه 1/20 شو میخوری و بعدش حالت به هم میخوره
ترشیجات دوست داری مثلا پرتقال رو با ولع میخوری اما ما هنوز این میوه رو تو رژیمت نداریم و فقط چند بار همینجوری دادیم خوردی.
از آبمیوه ها هم سیب رو با اشتها میخوری البته خیلی کم
و همچنان مشکل آبمیوه خوری تو شیشه شیر رو هم دارم کاش شیشه شیر میگرقتی و بیشتر میخوردی ولی چون با لیوان میخوری خیلی کم میخوری عین آب ولی خوب شایدم هیچ ربطی نداشته باشه
خوابت هم که افتضاحه خیلی بد خوابی .شبا تا 1 و 2 بیداری و بازی میکنی و صبح هم تا 10 و 9 خوابی دارم تلاش میکنم ساعت خوبتو تنظیم کنم خیییلییی سخته
باید از مامانای با تجربه کمک بگیرم لطفا راهنماییم کنید دیگه واقعا بحرانی شده شرایطم شبا عملا از 11 به بعد من گیج خوابم بس که خسته ام اما خانوم خانوما تازه چه چه میزنه و تا خود 1 و2 میخونه و بازی میکنه
در مورد مهارتهای حرکتی هم که از هفته اول مهر ماه میشینی و از اواخر مهر هم تلاش برای چها دست و پا رفتن رو شروع کردی اما هنوز نتیجه ای نداشته و فقط عقب عقب میری و زود هم خسته میشی
آخر این ماه وزنت 11:5 بود
قربون دخمل خوشگلم برم من مامانی
خدا رو هزار بار شکر که عسلی مثل تورو به منو بابایی هدیه داد و تا دنیا دنیاست مارو شکر گذار خودش کرد
خدایا همه کوچولوهارو در پناه خودت سالم و شاد حفظ کن
و اما عکسای 7 ماهگی هستی جونم
اومدم وب هستي جونو ديدم قالبش پريده فعلا اين و گذاشتم
تا سر فرصت يه خوشگلش و بزارم
خاله ساناز