هستیهستی، تا این لحظه: 12 سال و 23 روز سن داره

هستی مامان و بابا

9

1391/11/13 23:28
نویسنده : سهیلا
1,014 بازدید
اشتراک گذاری

 

دختر نازم سلام 

تند تند مینویسم چون خیلی عجله دارم مامانی 

اول از همه از خاله ساناز گل تشکر کنم بابت قالب وبلاگت که زحمتشو کشید .مرسیییی خاله جون و البته عکسای دو تا پست آخر رو هم برامون آپلود کرد و یه جورایی مامانی رو هل داد تا بالاخره پست جدید بزاره دستش درد نکنه قلبماچ

مامانی من ؛ عزیز دلم شما تو نه ماهگی سه تا دندون داری و برای در آوردن هر کدوم به معنای واقعی کلمه پدر منو در آوردی ولی خوب خدارو شکر که دندون دار شدی بغلماچ

تو این ماه شما لبه های مبلارو میگیری و چند قدمی خودت راه میری با کمک ما هم قدم برداشتنت بهتر شده اییییییییییییی جانم قربونت برم ماچ

کلمه مامان رو قشنگ ادا میکنی و کلی ادا در میاری و نی نای میکنی 

تیزر ابتدای اخبار و دوست داری و یه جورایی شدیدا مشتاق تبلیغاتی هستی که پخش میشه هم از نوع داخلی و هم خارجی 

هر جا صدای بچه بیاد زود متوجه میشی و میخندی 

لپ تاپ مامانی رو دوست داری اصلا نمیزاری من پنج دقیقه هم باهاش کار کنم 

وزنت تو این ماه 12 کیلو شده ( بگو ماشالله )

همچنان بد غذایی و اونم میدونم به خاطر نخوردن قطره آهنته که دکتر برات به جای اون شربت ویتا گلوبین نوشته و اینو به زور میخوری از آهن خوردنت که خیلی بهتره اونو چند ثانیه بعد خوردن بالا میاوردی اما ویتا گلوبینو درسته به زور میخوری  دیگه پس نمیزنی خدا رو شکر باید مدتی بگذره تا ببینیم اشتهات چطور میشه 

تو این ماه آتلیه هم رفتیم ؛ خیلی سخت بود عزیزم شما خیلی خسته شدی و از تاریکی پشت صحنه ترسیده بودی و بیشترش رو گریه کردی 2 تا عکس ازت گرفتن که تو هر دوش ناراحتی و ناراضی بمیرم برات عزیزم دیگه تا کمی بزرگ نشدی نمیبرمت آتلیه ناز دلم ماچماچ

 

1

 

این دو تا عکسای آتلیه س که چون از روی تخته شاسی گرفتم تار افتاده( البته آتلیه قرار نبود ببرمت اما چون مامان بابایی میخواستن از شما هم مثل بقیه نوه هاشون رو دیوار خونشون عکس آتلیه ای داشته باشن زحمت کشیدنو بردنت  دستشون درد نکنه ماچ)

 

2

3

به دنبال لپ تاب مامانی عقب عقب چها دست و پا میری 

4

 

این بلوز رو مامانی(مامان بابایی) برای کادوی چله ای  شما خریدن دستشون درد نکنه مرسی مامان جون 

5

6

ادمه دارد...

بعدا نوشت : یادم رفت بنویسم که الان دو هفته میشه که تاتی تاتی میری و با کمک چند قدم برمیداری همه جا رو تا زمانی که خسته بشی میگردی 

در ضمن از اتفاقات مهم این ماه کربلا رفتن مامان جون(مامان بابایی )بود. زیارتشون قبول باشه انشالله زایر مکه بشن به زودی . کلی هم سوغاتی آورده بودن دستشون درد نکنه . 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)