3+ کادوها
سلام دوستای خوبم خوبید؟ خوش میگذره؟
با نی نی ها تو گرمای تابستون چه میکنید؟ خیلی سخته تو این گرما مراقب نی نی بودن به خصوص اگه اولین تابستونش باشه و ٣ ماهه هم باشه
وروجک من تا الان که 2 ماه و 25 روزه س تلاش میکنه انگشتای دستاشو ببره تو دهنش و هر از گاهی هم موفق میشه و چند ثانیه ملچ مولوچی راه میندازه و دل منو بابایی رو میبره .
حرکاتش هم بیشتر شده و دیگه وقتی از خواب بیدار میشم کلی جابه جا شده.
صداها هم که دیگه نگووووو هر روز با یکی از اسباب بازیای اتاقش دوست میشه یه روز خرس بزرگ سفیدش یه روز عروسکای آویز موزیکالش و حتی استیکر بزرگ روی دیوار اتاقش که این آخریرو عاشقش شده بچه م قش قش میخنده براش . جغجغه هاشم دوست داره و چند دقیقه ای میشه با اونا مشغولش کرد
تصاویر کارتونی روی پشه بندش هم براش جالبه همش با اونا در حال مثلا حرف زدنو خندیدنه و بابایی هم مدام از شیرین کاریهای وروجک در حال فیلمبرداریه
و اما عکسای هستی خانوم در نیمه دوم ٣ ماهگی:
به النگوش نخندید خاله ها فقط میخواستم ببینم اندازه ش شده یا نه درش آوردم
عکسای پایین هم کادوهای خانومی بود که دست همه درد نکنه براش یادگاری میزارم تو وبلاگش :
گلدون و گلی که خاله سعیده زحمت کشیده بود و آورده بود بیمارستان:
این خرس خوشگل رو هم عمو جون زحمت کشیده بودن آورده بودن بیمارستان:
دیگه بیمارستان کادو کسی نیاورد چون اورژانسی زایمان کرده بودم و تا وقت ملاقات روز بعد هم مرخص شدم
و اما کادوهای هستی جونم:
مامان جون مامان خودم: النگو
مامان جون (مامان بابایی): زنجیر طلا و مدال برای هستی و دستبند برای من
بابا جون (بابا خودم): یه جفت گوشواره (که تو بیمارستان زحمت کشیدنو دادن )
بابایی (همسرم):النگو برای من برای وروجک هم دفترچه حساب بانکی
خاله جون سعیده و همسرشون: النگو
عمو جون :النگو (که تو عکس دستشه)
عمه جون : النگو
عموی بابا: النگو
خاله مامان : النگو
یه جفت گوشواره هم مامان جون (مامان بابایی) برای پاگشا دادن به وروجک ما
بقیه کادوها وجه نقد و تا دلتون بخواد ظرف دکوری بود که دست همگی درد نکنه انشالله به خوشیاتون جبران میکنیم.